دکتر جعفر صابری آدمها گناه دارند

ساخت وبلاگ

آدم ها گناه دارند!

بی شک ارزش انسا به انسان بودنش است و حس انسانیتش بر هر چیزی قالب میباشد ،رح و درک و شعور معرفت و فهم عشق قدردانی و ...مطالبی از این دسته واژگانی هستند که به انسان هویت می بخشند و حال اینکه انسان بجای از درک و تشخیص میرسد که ترجی میده با حیوانی عقد بسته و ازدواج نماید تشخیص درست یا غلط وی است ووقتی دولتی به این اندیشه جامعه قانونی می پوشاند و به وی مجوز این کار را هم میدهند باید پذیرفت که بشر در چه مسیری قرار گرفته و جالب اینکه ما در شرق کره خاکی کوچکمان به این گونه اندیشه ها با نگاهی تحقیر آمیز می نگریم و می گوییم آنها تهی از روح بشر دوستانه شده اند غافل از اینکه در بین خودمان با مواردی بشدت بد تر روبرو هستیم و آن را که نمیدانیم و اسرار داریم که موضع ما با این گونه موارد بسیار متفاوت است بی خبر از آنکه به سادگی در حال قدم برداشتن به همان سمت و سوق هستیم .

در مکالمات ما جویای احوال حیواناتمان میشویم اما عزیزانمان را هم یاد نمیکنیم .

روزها و ماه ها میگذرد ساقی از والدین یا عزیزان و دوستانمان نمی کنیم اما دانستن احوال حیوان خانگی همسایه هم هم برایمان مهم است .

عزیزانمان پدر ،مادر، خواهر یا برادر و یا حتی فرزندمان را برای اینکه پیر شده و یا مشکلی دارند به آسایشگاه می بریم و برایمان نگهداری آنها که از گوشت و خون ما هستن دشوار است اما به سادگی و عشق و علاقه وافری یک حیوان را به منزل می آوریم و نه تنها برای هزینه میکنیم بلکه وقتمان را هم برایش اختصاص می دهیم به پارک میبریمش و میگوییم او حق تفریح و استفاده از هوای تازه و طبیعت دارد حق باید به پزشک متخصص بردشان و حتی بدون هیچ نگرانی مدفوع و ادرارشان را تمیز میکنیم !کاری که اگر والدین سالخورده ما که دها بار در کودکی برای ما انجام دادند را یکبار بخواند انجام نمیدهیم و حالمان بد میشود! ما کمتر وقت می گذاریم آنها را ماهی حتی سالی یک بار به فضای باز و پارک تفریح ببریم و یا حتی فرزندان خودمان را هم کمتر در طول ماه به پیاده روی و قدم زدن و صحبت کردن در پارک میبریم اما با خیالی آرام و آسوده و حسی سرشار از محبت یک حیوان خانگی مثلاً سگمان را به قدم زدن عصرانه میبریم و کنارش می ایستیم تا ادرار و مدفوع را هم انجام دهد و بعد به منزل آورده خوب میشورم تا منزل کوچکمان را کثیف نکند !درود بر شما انسانهای مترقی و پیشرفته که برای این گونه موارد هزار دلیل قانع کننده داریم اما برای والدینمان و عزیزانمان نه!

اگر انسانی در بیمارستان نیاز به کمک مالی ما داشته باشد هر چند ناچیز تمایلی برای این خدمت بشر دوستانه از خود نشان نمی دهیم اما اگر حیوانی نیاز به درمان داشته باشد چنان انسانی برخورد می کنیم که قوای عزیزترین عضو خانواده مان است .

دوست من این گونه مطالب را مرتجعانه و عقب ماندگی ندان و باور کن ما از آن که حیوانی را برای زندگی مشترک قبول کرده چیزی کم نداریم فقط فرصت و مجوزش را هنوز پیدا نکردیم.

در جهان امروز انسانهایی هستند که انسانی را به بردگی نه به حیوان خواندگی میگیرند و چون سگ به گردنش قلاده میزنند و خلاصه با کمی گشت و گذار در شبکه های اجتماعی با واژه های این گونه روبرو میشویم ما در مسیر پیشرفت قرار گرفته ایم به کدام پیشرفت خودتان بررسی کنید .

افسوس و صد افسوس که کمتر گوشی برای شنیدن این همه سخن هست و باید به حال جامعه ای که ارزشهای این گونه را والا می دانند کمی اندیشید و ...بگذریم به امید داشتن کمی تفکرو اما سخن آخر :

وقتی که گل در نمیاد
سواری اینور نمیاد
کوه و بیابون چی چیه

وقتی که بارون نمیاد
ابر زمستون نمیاد
این همه ناودون چی چیه

حالا تو دست بی صدا
دشنه ی ما شعر و غزل
قصه ی مرگ عاطفه
خوابای خوب بغل بغل

انگار با هم غریبه ایم
خوبیه ما دشمنیه
کاش من و تو می فهمیدیم
اومدنی رفتنیه
اومدنی رفتنیه
تقصیر این قصه ها بود
تقصیر این دشمنا بود
اونا اگه شب نبودن
سپیده امروز با ما بود
سپیده امروز با ما بود

کسی حرف منو انگار نمی فهمه
مرده زنده, خواب و بیدار نمی فهمه
کسی تنهاییمو از من نمی دزده
درده ما رو در و دیوار نمی فهمه

واسه ی تنهاییه خودم دلم می سوزه
قلب امروزیه من خالی تر از دیروزه

سقوط من در خودمه
سقوط ما مثل منه
مرگ روزای بچگی
از روز به شب رسیدنه

دشمنیا مصیبته
سقوط ما مصیبته
مرگ صدا مصیبته
مصیبته حقیقته
حقیقته حقیقته

تقصیر این قصه ها بو
تقصیر این دشمنا بود
اونا اگه شب نبودن
سپیده امروز با ما بود

یا حق

جعفر صابری

هفته نامه همسر...
ما را در سایت هفته نامه همسر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hamsarmagazingo بازدید : 71 تاريخ : جمعه 1 ارديبهشت 1402 ساعت: 18:21